تجربه میگه وختی ی مدتی دستت به نوشتن نرفته وختی می خوای بنویسی حکم ی آدم تُپُل مُپُل با ران های کلفت رو داری که ی شلوار لی نو که 2سایز هم براش تنگ رو برا اولین بار داره می پوشه ؛ حال شوما خودتون تا اِند قضیه رو در ذهن مبارک تصورسازی کنید !!!
همگان می دانند که ما در مسیر کاری خعلی این شاخه به اون شاخه می پریم و اینبار هم برا اینکه نشون بدیم همون آدم سابقیم کار قبلی رو بی خیل شدیم و اومدیم سر کار جدید !!!
ارمغان کار جدید ، محیط کار شاداب و جو فوق العاده دوستانه ؛ همکاران جوان و با انرژی ؛ مسئولیت سنگین و 100 البته برای آدم شکمویی مثل من ناهارهای شرکت که همه از رستوران فارسی سفارش داده می شه و ی کوچولو هم افزایش حقوق و اینهاست .
به سبب مشغولیت زیات کاری در طول هفته زیات نمی تونیم نت و اینها بیایم البته سر کار اینترنت داریم ولی وختش نیست و اگه هنر کنیم از گودر ی چیزهایی بُخونیم ؛ اینه که ما مثل سابق زیات نمی تونیم بیایم نت و جای خوشحالی دارد که به این واسطه از جماعت نقاب زنان یک نفر کم می شِد :دی
دل نوشت :
محکوم به شکستن ها و ترک خوردن ها
از آن پیش تر که گذر ِ سالیان ِ دور و دراز
یک جو عفلش دهد.
( سارا تیسدیل )