3تایی ها !!!


امشب تصمیم گرفتم ازین پست 3تایی ها بنویسم ؛ قبلا ها (4-5 سال پیش) هفته ای ی دونه ازین پست ها می نوشتیم ؛ یادش بخیررررر ...


دیشب قبل از خواب کمی به آلبوم عکس هام نگاه کردم و کمی هم به یادگاری ها !!!

نا خود آگاه این به ذهنم رسید که اگه فردا هر یک از ما دیگه نباشیم چی میشه ؛ چیزی از دنیا کم میشه یا مثلا فاجعه بزرگی رخ میده مسلما نه اما چیزی که مهم اینه که وقتی رفتی و نبودی ازت همیشه خاطره خوب و خوش در ذهن آدم هایی که باهاشون در ارتباط بودی باقی بمونه ؛ همیشه یکی از الویت های زندگیم این بوده و خواهد بود !!!


---------------------------------------------------------------


با عجله استارت میزنم که سریع برم سمت محل کار بلکه امروز استثناء باشه و  قبل از 8 کارت بزنم ؛ ماشین که روشن میشه باند ها می خونن "غریبه آی غریبه آی غریبه چقدر چشم های تو عاشق فریبه ... " منو می بره به سال ها قبل زمانی که احساس و نگاهم به دنیا و خیلی چیزها جور دیگه ای بود  ؛ نمیگم خوب بود یا بد بود آ میگم جور دیگه ای بود !!! آهنگ بعدی می خونه و بعدی و بعدی لامصب این ابی همَش خاطرَس همَش یادآور لحظات جور واجورِ ...


--------------------------------------------------------------


ای کاش انسانیت رو مقدم بر همه چیز می دانستیم ؛ ای کاش حقیقت رو بر مصلحت ترجیح می دادیم ؛ ای کاش به خود جرئت نمی دادیم هر تفسیری رو بر زبان بیاریم و ....


--------------------------------------------------------------



پی نوشت : فقط موقع مرغ سوخاری خوردن بحث های اروتیک در خانواده های مذهبی و سنتی شکل میگیره !!!  من عاشق سینه ام ؛ من گردن دوست دارم ؛ وای چه رونی و ......


(منبع پی نوشت رو نمی دونم !!!)