وبلاگستان یا نقابستان ؛ ویچ وان ؟!


 نـقـاب می زنیم و سعی می کنیم خودمون خوب جلوه بدیم در صورتی که باطنمون پر از کینه و خشم و نفرت هست !!!

ای کاش خودمون بودیم خود خود خودمون بدون نقاب ؛ بدون تظاهر به روشنفکری و تعقل گرایی البته اگر شهامتش رو داشته باشیم !!!

هی رفیق تا حالا به خودت تو آیینه نگاه کردی ؛ به باطن خودت ؟! چقدر سعی کردی خودت رو موجه و با وقار نشون بدی هااااان ؟! خسته نشدی آیا ...

 متاسفانه تحمل این رو هم نداریم که کسی خود خود واقعیش باشه ؛ از احساس واقعیش بگه اگر بد اگر خوبِ به هر حال خودشِ باشه و بس ؛ بدون 2دره بازی و دوز و کلک .


زررررشک که بعضی ها دوس دارن خودشون سر خودشون کلاه بگذارن و موج راه بندازن که دیگران رو مثلا غرق(!) کنن و خودشون سوار بر موج به ساحل سلامت برسن ؛ زرررررشک !!!


لامصب این مجازستان (وبلاگستان / جوادستان)  رو باس اسمشُ عوض کنن بگذارن نقابستان ؛ والا ... گاهی وختا آدم چیزهایی می بینه یا حرفایی می شنوه که از شدت تعجب مخش چیز می شه و ... (خعلی سعی کردم الان با ادب باشم و اینها !!!) ...

 دست اندر کاران (!) گرام در نظر داشته باشن که ما هیچ وخت سعی نکردیم نقش آدم خوب ها رو بازی کنیم (پس جای نگرانی نیست ) و اینجور نقاب ها  همیشه به صورت ما گشاد بوده خواهشا بگذاریدما همون آدم بد (دراکولا) باشیم هیجانش هم بیشترتره !!!


چه خوبِ که فقط و فقط خداست که از باطن آدم ها خبر داره و خوشبختانه ستار العیوب هست وگرنه ماها جنبه دانستن خیلی چیزها رو نداریم ، مثل الان که من مخم چیز شدِ !!!



شعر نوشت :


اسرار عزل را نه تو دانی و نه من

وین حل معما ؛ نه تو خوانی و نه من

از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده برفتد نه تو مانی و نه من


پی نوشت :


شرمنده که کامنت ها دیر جواب داده شد ؛ یکذره سرم شلوغ بود ... سعی میکنیم تکرار نشه!!!



جهنم با جنیفر یا بهشت با ...


* نماز خوندی ؟ پاشو بریم بخونیم ...

+ نه !!! قرصشُ می خورم ؛ کار دارم

*چطور دیروز خوندی ؟!

+ دیروز کارم گیر بود ؛ دیدی که ریش هم گذاشته بودم و حموم هم نرفته بودم و پیرهنمم رو شلوارم بود  ...

* (نگاه یورکی تو مایه های ما رو یارو کردی و اینها !!!)


نیم ساعت بعد !!!


+به نظرت شوما بهشتی ها اوضاعتون بهتره یا ما جهنمی ها !!!

* چطور ؟؟؟

+فرض کن ما با Lara Fabian و جنیفر لوپز و شکیرا و پاریس هیلتون و آنجلیا جولی و سلن دیون می ریم جهنم اونوقت شوما با ا.ن و احمد خاتمی و ده نمکی و جنتی و شریفی نیا و افتخاری و امثالهم میری بهشت !!!


پی نوشت:


جهنم هم عالمی داره هاااااا ؛ حداقل همه خودشون هستن و ظاهر و باطنشون یکیه !!!



دربی ؛ اگزوز خاور و شیر سماور و ...

 

خبرگذاری های آگاه گزارش دادند از دقیقه 7بازی دربی ؛ اگزوز خاور و شیر سماور و دیگر اشیاء قابل استفاده در بازار آزاد(!) کمیاب و محمود (شما بخوانید نادر) گشت !!! 

 

استقلالی هام به جای اینکه در .....(بـــــیــــب) عروسی برقرار کن یکذره عذاب وجدان بگیرن ...

 

نتایج (غیر) اخلاقی بازی :

 

۱)اسرائیل باید نابود شود.

2)مرگ بر آمریکا .

3)هنر نزد ایرانیان خصوصا داور های ایرانی هست و بس .

4)از این پس قبل از بازی ملزومات مورد نیاز همچون اگزوز و شیر سماور و ... رو خریداری نمایید که با کمبود امکانات مواجه نشوید.

5) مملکته داریم ؟!

 

پی نوشت ها :

 

 توجه داشته باشید که خبرگذاری با خبرگزاری کلی فرق می کنه .

 

 

قانون هفتم نیوتن می گِد سایز اشیاء قابل استفاده با میزان خشم تماشاگر(نما) ها رابطه مستقیم داره !!! 

 

  

نمک های گندیده و ... !!!

دیربازیست که ادبیات چاله میدونی و گردن کشی و خود محوری و توهم گرایی و خود قانون خوانی مُد شده  !!!


معاون مطبوعاتی ارشاد در برنامه زنده رادیویی خطاب به مجری « شما غلط می‌کنید از قول من این اراجیف را می‌گویید.»

وزیر آموزش و پرورش نیز در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران از محل هزینه افطاری آن وزارتخانه خطاب به آن خبرنگار گفته «از قبر جنابعالی»


فرهنگ و ارشاد ؛ آموزش و پروش نه تنها مقوله های بی ارزشی نیستند بلکه آینده و حال یک کشور در گرو اینها هست !!! حال  که افراد متولی و به ظاهر پرچمداران این عرصه ها اینگونه به ادبیات جاهلیت و چاله میدونی سخن می رانند چه توقعی از دانش آموزان و دانشجویان ، روزنامه نگاران واصحاب رسانه و دیگر اقشار جامعه می رود (قشر روشنفکر(!) بلاگر (!) که جای خود دارد ) !!!


هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک ...

حال این سوال (7گزینه ای !!!) مطرح میشه که تکلیف نمک و نمکدان و اینها چی می شِد با این اوصاف !!!


1)زرررررشک ؛ نمک گندیده و ما خبر نداریم  ...

2)در شُرف گندیدن هست و بوش همه جارو ورداشته  ...

3)سالهاست( از اون قدیم ندیم ها ) که گندیده و ما خبر نداریم ...

4)از گندیدن گذشته و فسیل گشته و باز ما خبر نداریم ...

5)کلا نمکی وجود نداره و همه نمک ها رو نون خشکی جمع کرده و برده و ما باز بی خبریم ...

6)کلا همه اینها چیزِ و ما طبق معمول بی خبریم از همه چیز !!!

7) همه موارد بالا یا هیچ کدام ...




آزادی ؛ از این طرف یا از اونطرف ؟؟؟

آزادی کلمه ای نسبی هست و هر کسی ازش برداشتی داره و همه سبک و عقیده خودشون رو مقدم بر سبک و عقاید و مکاتب دیگران می دانند و معتقدند که آزادی دقیقا اون چیزی هست که خودشون میگن و لا غیر ؛ آمّا گذشت زمان و افکار عمومی عاقبت مکتب و تفکر پیروز را تعیین می کند و تاریخ در مورد همگان می نویسد بی شک تاریخ بی رحم است و بدون تعارف !!!


از دیدگاه بنده حقیر به عنوان یک انسان

آزادی یعنی عدم وجود  سانسور و خود سانسوری !!!

آزادی یعنی نوشتن بدون ترس !!!

آزادی یعنی محدود نبودن به هیچ قید و بندی برای ابراز عقیده !!!

آزادی یعنی احترام به عقاید همدیگه و پرهیز از لجن مال کردن چهره مخالف !!!

آزادی یعنی عدم وجود فیل تر ینگ !!!


این تعاریف (به نظر بنده ) تنها گوشه ای از ابعاد آزادی ست که اینروزها تنها ازش میدانی باقی مانده وبس ...

به هر حال هر کسی حق داره هر کلمه ای را اونجوری که می خواد تفسیر کنه آمّا به یاد داشته باشیم که آزادی در ضمیر ناخودآگاه و ذات همه انسانها ست فقط گاهی به واسطه دلایلی پوشانده و به دست فراموشی سپرده میشه ؛ آمّا تاریخ نشان می دهد که در نهایت آزادمردان و آزاد اندیشان هستند که مانا و پیروز هستند !!!


پی نوشت ها :


اینروزها کبک مان بنا به دلایلی خاص خروس می خواند و عمرا به هیشکی نه نمیگیم ؛ کی بود گفت بریم کَلَپچ بخوریم ؟!


اینجا رو فشار بدید و برید در این چیز (نظر سنجی ) شرکت کنید !!!


این پست ربطی به همون جایی که فشار دادید یعنی همون نظر سنجیِ بالا نداره ؛ کمااینکه قبلا هااااا ما در این زمینه ها زیات صُبت کردیم !!!